قانون پذیریم حرف نداشت
مطیع ِمطیع
مثل مرغ عشق دستی فال فروش ها
مرغ عشق هایی که مرغ عشق نیستند
آنقدر موقع عاشقی نامهربانی دیدند و هنگام هجوم و دفاع برایشان مانع تراشیدند
که دیگر چیزی از عنصر"مرغی" و "عاشقی" برایشان باقی نمانده
فقط
لابه لای دویست تومنی ها و کاغذ های فال
نام "عشق"دارند و بی "عشق"ترینند
__قانون پذیری خوب نیست__
باید قانون گریز بود
من هم وقتی از زیر بار قوانینش شانه خالی کردم
وقتی گریختم
قانون گریز که شدم
نـــفــس احــســـاســم فـــواره زد
مرغ عشق ها هم باید قانون گریز شوند
یکبار که از بیرون کشیدن سرنوشت جعلی یک آدم
از بین کاغذ های فال
سرپیچی کنند
سرنوشتشان عوض میشود
یکبار که عاشقی کنند و سکون دستی فال فروش را به پرواز بکشانند
میشوند مرغ عشق
. . .
اصلا خدا را چه دیدی
شایدخود فال فروش هم هوس پرواز کرد
. . .
جدی بگیر
این حرف ها را جدی بگیر
حرف از رهایی است . . . میفهمی؟
Design By : Pichak |